جوک حیوانات

جوک حیوانات سری اول

حیف نون داشته برای دوستانش تعریف می کرده: “رفته بودم جنگل، که ناگهان یه خرس بزرگ دنبالم گذاشت، من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر من می دوید و لیز می خورد… من هی می دویدم، خرسه هم هی پشت سر من می دوید و لیز می خورد…”

دوستاش می گن: “حالا خوبه تا اینجا رسیدی خودت رو خراب نکردی!”

حیف نون می گه: “پس فکر کردید برای چی خرسه لیز می خورد؟

.

.

.

حیف نون میره رستوران میگه : جوجه دارین ؟

گارسون : آره

میگه : دونش بدین نمیره !

.

.

.

به جوجه تیغی میگن...: آرزوت چیه؟ اشک تو چشماش جمه میشه میگه : بغلم میکنی؟

.

.

.

یه روز یه مرغ وخروسی میرن مغازه تخم مرغ بگیرن مغازه دار میگه چرا خودت تخم نمی زاری میگه اخه ما هنوز نامزدیم

.

.

.

تابلو های باغ وحش در استان های مختلف :

در تهران : لطفا به حیوانات غذا ندهید در اردبیل : لطفا غذای حیوانات را نخورید درلرستان : لطفا حیوانات را نخورید در اصفهان : لطفا به حیوانات غذا بدهید در قزوین : لطفا به حیوانات ور نرید .

.

.

.

از گوسفنده می پرسن سیستم دستشویی رفتن شما چیست ؟

میگه سبک گروه آریان ......... دونه دونه دونه دونه دونه

.

.

یه روز از یک گربه چینی میپرسن اسمت چیه میگه میونگ

955 | ...........

کره خری از مامانش پرسید: من چطور به دنیا اومدم؟ مامانش گفت: بابای خرت، خر شد، عاشق من ماده خر شد. من خر هم، خر شدم. عاشق اون نره خر شدم. این طوری شد که خر تو خر شد و کره خری مثل تو بدر شد

954 | ...........

یه مورچه با پشه ازدواج میکنن بچه دار نمیشن ؟ چون مورچه موقع خواب پشه بند می زده

935 | ...........

استاد: اسب عربی را از اسب مجاری را چطور می شود تشخیص داد؟

دانشجو : به تفاوت لهجه!!

924 | ...........

امسال دولت برای کاهش قیمت تخم مرغ به خروس های ولگرد وام ازدواج میدهد !!!

908 | ...........

ترکه داشت با کایت پرواز میکرد. یک کلاغ از بغلش رد شد و گفت: به حق چیزای ندیده، من کرکس دیده بودم ولی خرکس ندیده بودم

906 | ...........

گرگه داشته شل شل راه میرفته. ازش میپرسن چی شده؟ میگه رفتم دم خونه شنگول و منگول و حبه انگور. بعد گفتم منم منم مادرتون. از بخت بد باباهه خونه بود حرف مار رو هم باور کرد

904 | ...........

به یه خره میگن چرا گوشات درازه میگه هر خوشکلی یه نقصی داره

903 | ...........

یه مورچه عاشق دختر همسایه میشه، بعد از یک هفته میفهمه که چایی خشک بوده

یه روز سه تا خانوم مرغه به هم میرسن اولی میگه چه روزگاری شده ، دیشب تو کیف دخترم یه عکس جوجه خروس پیدا کردم ..... دومی میگه این که چیزی نیست یه روز دیدم دخترم تو خیابون داره با یه خروسه میگه و میخنده .... سومی میگه اینها که چیزی نیست من دیشب تو کیف دخترم یه تخم مرغ پیدا کردم

861 | ...........

یک گاو نر دنبال یک گاو ماده می افته گاو ماده هی فرار می کرده دست آخر به یک کوچه می رسه که بن بست بوده برمی گرده و با حالت درماندگی می گوید آخه چی از جون من می خوایی گاو نر می گه مااااااااااااااااااااااچ

846 | ...........

آیا میدانستید که بزبزه قندی اولین بز دیابتی تاریخ است !

838 | ...........

یه دفعه دو تا هزار پا همدیگر رو بغل میکنن میشن زیپ

837 | ...........

اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده

821 | ...........

کلاغی داشت پرواز میکرد. رو آسمون آبادان که میرسه و تحت تشعشعات آبادان قرار می گیره ازش میپرسن چرا قارقار نمیکنی میگه سگ تو روحت کی دیده عقاب قارقار کنه

782 | ...........

خر و گاو دعواشون میشه خره میره رو دیوار مینویسه گاو خر است

705 | ...........

یارو دم یه گربه رو گرفته بوده و می کشیده

بهش می گن : گناه داره چرا دم گربه رو می کشی؟

می گه بابا من فقط دمش رو گرفتم … خودش می کشه

704 | ...........

یک مورچه و یک زرافه باهم ازدواج می کنند

شب عروسی مورچه گم می شه بعد از یک هفته پیداش می شه

بعد زرافه بهش می گه : این همه مدت کجا بودی ؟

مورچه می گه : تو راه بودم که بیام بوست کنم

670 | ...........

یه روز یه خروسه میره بالا دیوار توی کوچه رو نگاه میکنه بعد یه ماشین مرغی رد میشه خروسه میگه بچه ها بیاد نگاه کنید سرویس دخترا اومد

665 | ...........

روزی فیلی زخمی شد و او را برای جراجی به اتاق عمل بردند ، پس از عمل ، دکتر از اتاق خارج شد و با تعجب دید که مورچه ای جلوی در اتاق قدم می زند ، دکتر جلو رفت و پرسید : این جا چه می خواهی؟ مورچه جواب داد : آقای دکتر! این مجروح دوست من است ، آمده ام که اگر لازم شد برای آقا فیله خون بدهم.

649 | ...........

فیلی و مورچه ای در زمستانی با هم ازدواج کردند وقتی از باشگاه بیرون آمدند فیل جلو راه می رفت و مورچه به دنبال او پا جای پای فیل می گذاشت. به برفها که رسیدند همین طور که مورچه می رفت افتاد توی جا پای فیل و فریاد زد : آه ! بسوزد پدر عشق! افتادم تو دام عاشقی..

648 | ...........

یه روز فیلی داشت راه می رفت و پایش روی مورچه ای رفت و مورچه با خوشحالی گفت : آخی ، قولنجم شکست.

647 | ...........

دایناسور به دوس دخ ترش میگه بیا بریم سینما دوست دختره میگه نمیام میگه بریم رستوران میگه نه میگه بریم خونه ی من میگه نه

بهش میگه همین کارها رو کردی که نسلمون مونقرض شد!

643 | ...........

گرگه بعد از کلی جستجو آی دی شنگول و منگول رو گیر میاره ، بعد از چت کردن باهاشون قرار میزاره. وقتی می ره سر قرار می بینه چوپان دروغگو اومده!

594 | ...........

یه روز از یک گربه چینی میپرسن اسمت چیه میگه میونگ

593 | ...........

مرغه اکس میزنه به جای قدقد میگه قدس قدس ...

536 | ...........

اگه حیوونا قرار بود شغلی انتخاب کنن، حتما وال ملوان، گورخر زندانی، لک لک شالی کار، دارکوب نجار، زنبورعسل قناد، بلبل خواننده، کرم ابریشم بافنده، میمون بندباز و کبوتر پستچی می شدند