ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
یه روز یه جای سوختگی کوچیک روی زانوم دیدم
به مامانم گفتم : این جای چیه؟
گفت : حدودا ۶-۵سالت بود؛شلوارک پات بود
چهارشنبه سوری هم بود،با پسرعموهات رفتی از روی آتیش پریدی!
گفتم : آهان… پس اونجا سوخته!
گفت : نه اونجا نسوختی،اومدی خونه خودم با قاشق سوزوندمت
که دیگه بی اجازه جایی نری ..!
مادر من چه حرکتیه آخه
تو کوچه ترقه زدند
پیرزنه دم در وایساده بود هفت جد یارو رو نفرین کرد
دو دقیقه بعد نوه خودش ترقه زد در حد بمب هیدروژنی!
پیرزنه گفت : قربون قد و بالات مادر مواظب باش!
چهار شنبه سوری تون مبارک
سوختن غصه هاتون رو تو سرخیِ آتش آرزو می کنم
از عجایب عشق همین بس
تنها همانی آرامت می کند که دلت را آتش زده
چهارشنبه سوریت مبارک عشقم
4شنبه سوری که مجردی از رو آتیش بپریم فقط دلمونو میسوزونه؛
سلامتی همه ما مجردا که امشبم باید دلمون بسوزه ازدیدن عاشقایکه دست تودست هم از رو آتیش میپرن
4شنبه سوری مبارک دلسوخته ها