ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
" ﮔﯿﺮ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﺳﻬﺮﺍﺏ: "
* ﭼﻨﯿﻦ ﮔﻔﺖ؛ ﺭﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﺳﻬﺮﺍﺏ ﯾﻞ *
* ﮐﻪ ﻣﻦ ﺁﺑﺮﻭ ﺩﺍﺭﻡ، ﺍﻧﺪﺭ ﻣﺤﻞ *
* ﻣﮑﻦ ﺗﯿﺰ ﻭ ﻧﺎﺯﮎ 2 ﺍﺑﺮﻭﯼ ﺧﻮﺩ *
* ﺩﮔﺮ ﺳﯿﺦ ﺳﯿﺨﯽ ﻣﮑﻦ، ﻣﻮﯼ ﺧﻮﺩ *
دختر خانما با ریتم بخونید . .شوهر شوهره ، شوهر..قند عسله ، شوهردر و گوهر ، شوهر..یار و یاوره ، شوهر بالشت پره ، شوهر.. کی تاج سر؟ ، شوهراز گل بهتره ، شوهر ... همه چیم فدای شوهر..قربون نگاش ، شوهر ... فدای خنده هاش ، شوهر... میمیرم با صداش ،شوهر...دختر خانوما از فردا صبح روزی چندبار تکرار کنید ایشالله نصیب بشه...اگه با ریتم نخونی جواب نمیده ااگه عجله هم دارید باس بلندشید هم بخونید هم برقصید ...
اینم مشق امروزتون
دوبار از روش بنویسید
.
.
.
.
.
گفتم غم تو دارم گفتا گمشو کثافت
گفتم که مال من شو گفتا با این قیافت؟
گفتم زمهرورزان رسم وفا بیاموز
گفتا وفا رو ول کن چنده حقوق پایه ت؟!
گفتم که پول ندارم اما پر از شعورم
گفتا شعور نداری بی پول بی نزاکت
گفتم مگر چه کردم گفتا که خواستگاری
گفتم مگر که جرم است گفتا بی مایه اری!
ﺣﺴﻨﯽ ﻧﮕﻮ ﺟﻮﻭﻥ ﺑﮕﻮ
ﻋﻼﻑ ﻭ ﭼﺶ ﭼﺮﻭﻥ ﺑﮕﻮ
ﻣﻮﯼ ﮊﻟﯽ، ﺍﺑﺮﻭ ﮐﻮﺗﺎﻩ، ﺯﺑﻮﻥ ﺩﺭﺍﺯ، ﻭﺍﻩ ﻭﺍﻩ ﻭﺍﻩ
ﻧﻪ ﺳﯿﻤﺎ ﺟﻮﻥ، ﻧﻪ ﺭﻋﻨﺎ ﺟﻮﻥ
ﻧﻪ ﻧﺎﺯﯼ ﻭ ﭘﺮﯾﺴﺎ ﺟﻮﻥ
هیچکس باهاش رفیق نبود
ﺗﻨﻬﺎ ﺗﻮﯼ ﮐﺎﻓﯽﺷﺎﭖ
ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺑﺸﻘﺎﺏ
ﺑﺎﺑﺎﺵ ﻣﯽﮔﻔﺖ: ﺣﺴﻨﯽ ﻣﯽﺭﯼ ﺑﻪ ﺳﺮﺑﺎﺯﯼ؟
ﻧﻪ ﻧﻤﯽﺭﻡ، ﻧﻪ ﻧﻤﯽﺭﻡ
ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﺩﻝ ﻣﯽﺑﺎﺯﯼ؟!
ﻧﻪ ﻧﻤﯽﺩﻡ ﻧﻪ ﻧﻤﯽﺩﻡ
ﮔﻞ ﭘﺮﯼ ﺟﻮﻥ ﺑﺎ ﺯﺍﻧﺘﯿﺎ
ﻭﯾﺒﺮﻩ ﻣﯽﺭﻓﺖ ﺗﻮ ﮐﻮﭼﻪﻫﺎ
ﮔﻠﯿﻪ ﭼﺮﺍ ﻭﯾﺒﺮﻩ میری؟
ﺩﺍﺭﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﺑﻪ ﺳﻠﻤﻮﻧﯽ
ﮐﻪ ﺷﺐ ﺑﺮﻡ ﺑﻪ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ادامه مطلب ...
لطفا با اهنگ بخونید
خونه ی مادر بزرگه ، الان آپارتمانه
خونه ی مادر بزرگه ، استخر و لابی داره
خونه ی مادر بزرگه ، wifi ی مفتیداره
خونه ی مادر بزرگه ، دیش و LNB داره
کنار خونه ی اون ، همیشه پارتی برپاست
پارتیهای محله ، پر شور و شوق و غوغاست
مادر بزرگه الان ، مازراتی سواره
رنگ موهاشم هر روز ، جور واجورو باحاله
مادر بزرگه الان ، شلوار جین می پوشه
کفش کالج و کیفش ، همیشه روبه روشه
مادر بزرگه هرشب ، Gem Tv رو میبینه
خرم سلطان و سنبل ، لامیارو میبینه
خونه ی مادر بزرگه ، هنوز خیلی باحاله
خونه ی مادر بزرگه ، حرفای خاصی داره
نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس
دیدم به خواب حافط توی صف اتوبوس
گفتم : سلام حافظ ، گفتا : علیک جانم
گفتم : کجا روی ؟ گفت : والله خود ندانم
گفتم : بگیر فالی گفتا : نمانده حالی
گفتم : چگونه ای ؟ گفت : در بند بی خیالی
گفتم : که تازه تازه شعر و غزل چه داری ؟
گفتا : که می سرایم شعر سپید باری
گفتم : ز دولت عشق ، گفتا : کودتا شد
گفتم : رقیب، گفتا : کله پا شد
گفتم : کجاست لیلی ؟ مشغول دلربایی؟
گفتا : شده ستاره در فیلم سینمایی
گفتم : بگو ، زخالش ، آن خال آتش افروز ؟
گفتا : عمل نموده ، دیروز یا پریروز
گفتم : بگو ، ز مویشگفتا که مش نموده
گفتم : بگو ، ز یارش گفتا ولش نموده
گفتم : چرا ؟ چگونه ؟ عاقل شده است مجنون ؟
گفتا : شدید گشته معتاد گرد و افیون